داستان کوتاه قلبم مال تو ♥♥♥

ساخت وبلاگ

امکانات وب

-->-->-->

ابزار عاشقانه وبلاگ

-->-->-->

انـفـجـار قـلـب در وبـلـاگ

-->-->-->-->-->-->-->-->-->-->-->-->
-->-->-->


ساحــل آرامش -->-->--> -->-->-->ابزار رایگان وبلاگ-->-->-->-->-->--> کد حرفه ای قفل کردن کامل راست کلیک

-->-->-->

کد باران-->-->-->

کد بارش ستاره ابزار وبلاگ نويسي
-->-->-->-->-->-->دریافت کد حرکت متنچت روم

-->-->-->

Bahar-20

كد پرواز پرندگان

-->-->-->

کد ساعت طرح خورشیدو چترهای زیبا

فونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا ساز
-->-->-->-->-->-->-->کسب درآمد از اینترنت - مشاغل پردرآمد خانگی
-->-->-->








پسر به دختر گفت:اگه یه روزی به قلباحتیاج داشته باشی اولین نفری هستم که میام تا قلبمو با تمام وجودم تقدیمت کنم.دختر لبخندی زد وگفت:ممنونم . تا اینکه یک روز اون اتفاق افتاد .حال دختر خوب نبود.نیاز فوری ب قلب داشت.دختر با خودش میگفت: میدونی که من هیچ وقت نمیزاشتم تو قلبتو به من بدیوبخاطر من خودتو فداکنی .... ولی این بود اون حرفات ....حتی برای دیدنم هم نیومدی ....شاید من دیگه هیچ وقت زنده نباشم .آرام گریست ودیگر چیزی نفهمید...... چشمانش را باز کرد دکتر بالای سرش بود . به دکتر گفت :چه اتفاقی افتاده ؟ دکتر گفت :نگران نباش پیوند قلبت با موفقیت انجام شده.شما باید استراحت کنی.در ضمن این نامه برای شماست.....دختر نامه را برداشت اثری از اسم روی پاکت دیده نمیشد....بازش کرد و درون آن چنین نوشته شده بود :

سلام عزیزم الان که این نامه را میخوانی من در قلب تو زنده ام .از دستم ناراحت نباش که بهت سر نزدم چون میدونستم اگه بیام هرگز نمیزاری که قلبمو بهت بدم .پس نیومدم تا بتونم این کارو انجام بدم ... امیدوارم عملت موفقیت آمیز باشه ...

عاشقتــــــــــم تــــــا بــــــــی نـــــهایـــــت......

دختر نمیتوانست باور کند اون این کارو کرده ...اون قلبشو به دختر داده بود ..... آرام اسم پسر را صدا کرد وقطره های اشک روی صورتش جاری شد و به خودش گفت:چرا هیچ وقت حرفاشو باور نکردم؟؟؟؟!!!!!!!!

♥SAHEL ARAMESH♥...
ما را در سایت ♥SAHEL ARAMESH♥ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : SAHEL sahelearamesh بازدید : 320 تاريخ : يکشنبه 11 خرداد 1393 ساعت: 15:41